من

ساخت وبلاگ

ن فقط خودمم ،

دختری که که نمیدونه خواستن و نخواستن چیه،

رها کردن چیه

سایه چیه عشق چیه،

دختری که این حرفا بزرگتر از دهنشه،از این حرفا سر درنمیاره اصلا.....

بماند ولی

در من دختری ست که وسط یه قصه ی مبهم دست و پا میزنه.....قصه ای که شاید تموم شده ولی نمیخاد پایان تلخش رو باور کنه.....

در من دختری ست که بین دورترین نقطه امید و نزدیک ترین نقطه یاس گیر کرده....

دختری که قلبشو غرور دخترونشو، پشت یه لبخند زورکی قایم کرده تا هیشکی از غوغای تو دلش خبردار نشه.......

در من دختری هست ......دختری که قول داده رهاش کنه این رنج و.....رنجی رو که صبح چشم باز میکنه یادش میفته ، دم صبح ک چشماشو میبنده که بخوابه یادش میفته......قول داده فراموش کنه.....

قول داده باور کنه تموم شدن قصه رو ، قول داده چشماشو ببنده و همه فکرهایی رو که آزارش میده بریزه تو آب...

من میتونم.....چون باید بتونم.....

ولی تو.....

تو فراموش شده ترین اتفاقی هستی که هر روز بیاد میارمت.....

خیالت رهام نمیکنه....

ولی من تموم تلاشمو میکنم از سرم بپرونم فکرتو...

واسه تووووووووووووووووووو...
ما را در سایت واسه تووووووووووووووووووو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lonelygirlll بازدید : 101 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 10:22